ایشان معنای عبارت مورد نظر را چنین بیان کرد: «فقدان» یعنی کافی نبودن و «کفاف»، مقدار نیاز انسان در زندگی و حدی از دارایی است که دست او پیش کسی دراز نباشد؛ نه بیشتر از حاجت دارد و نه کمتر از آن. به عبارت سادهتر، داشتن حد وسط مالی، به طوری که انسان میتواند زندگیاش را بچرخاند و دیگر نیازی نیست از مردم سؤال یا گدایی کند و عزتش را از بین ببرد.
استاد در پاسخ به این پرسش که آیا «فقدان کفاف» نیز امری است که انسان باید از آن به خدا پناه ببرد، گفت: بله، شاید گناه ناشی از این امر، از سایر گناهان بیشتر هم باشد. به همین خاطر ائمه (علیهم السلام) هم خود از چنین چیزی به خداوند پناه میبردند و هم دیگران را به استعاذه از آن توصیه میکردند؛ چنانکه در روایتی از امیر مؤمنان علی (ع) که خطاب به فرزندش محمدبنحنفیه بیان فرموده، سه آفت دینی و عقلی و اجتماعی برای فقر برشمرده شده است: «پسرم، از تهیدستی بر تو میترسم؛ از آن به خداوند پناه ببر؛ چراکه دین را ناقص و عقل را سرگردان میکند و پدیدآورنده دشمنی (بین اغنیا و فقرا) است». حضرت در جایی دیگر، عقوبات فقر را چنین برمیشمرد: سوء خلق، معصیت پروردگار با ترک اطاعت از او، شکایت بسیار کردن از حال خود، ناسپاسی و خشم از قضای الهی.
وی در جهت تبیین اهمیت این مسئله ادامه داد: بعضی افراد به خاطر شرایط اقتصادی و فقر ناشی از آن، خدا را رها و نماز را عمدا ترک میکنند و اصلا منکر نماز و عبادت میشوند. این فقر به قدری بد است که انسان را به کفر هم میرساند؛ «کَادَ اَلْفَقْرُ أَنْ یَکُونَ کُفْراً». وقتی از نبی گرامی اسلام (ص) سؤال شد که آیا کفر و فقر در عرض یکدیگر و با هم برابرند، فرمود: آری.
آیت الله هاشمی علیا ضمن تأکید بر قناعت به حد کفاف در زندگی و شکر خداوند بر نعمتهای فراوانی که ارزانی داشته است، با بیان دستهای دیگر از احادیث، برخی از راهکارهای مقابله با فقر را نیز عنوان کرد که عبارتند از: 1. زیاد گفتن ذکر «لا حَولَ وَ لا قُوّةَ إلا بِالله»؛ 2. صله رحم؛ 3. نیکی به دیگران؛ 4. صدقه. طبق حدیثی از پیامبر اسلام (ص)، صدقه فقط شامل انفاق مالی نمیشود؛ بلکه هر کار خیری را میتوان صدقه دانست، از جمله: برداشتن چیزهای آسیبرسان از سر راه مردم، راهنمایی مسافر، عیادت از بیمار، سلام را جوابدادن، امر به معروف و نهی از منکر.



نظر شما